سفارش تبلیغ
صبا ویژن






جوان ایرانی

بهرام که گور می گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

 

چه بسیارند عبرت ها و چه اندک اند عبرت گیرندگان 
امیرالمومنین(علیه السلام)

لاجرم هرکس که بالاتر نشست استخوانش بیشتر خواهد شکست...!!

مرگ دیکتاتور لیبی(معمر قذافی) مبارک

**اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا**


نوشته شده در جمعه 90/7/29ساعت 11:26 عصر توسط سالار نظرات ( ) |

من که می گویم تهاجم فرهنگی عده ای خیال می کنند بنده با موی بلند (تا اینجا) مخالفم.

تهاجم فرهنگی بزرگتر این است که طی سالیان متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کرده اند که تو نمی توانی و باید دنباله رو غرب باشی.

 بله صحبت از تهاجم فرهنگی است.

قصه از اینجا شروع می شود. از آغاز طلوع رسالت پیامبر. آغاز اسلام. این زنگ خطری بود برای هرکه انسانیت را به سخره و مرکب نیل به آمال خود گرفته بود.

بعد از ظهور اسلام و پس از مقبولیت آن در بین جامعه نطفه شکل گیری حکومت اسلامی کلید خورد. هیچ چیز خطرناک تر از این برای آن ها نبود. حکومت اسلامی یعنی جمعیتی مسلمان که دین را از مساجد و معابد خود به وسط میدان و در متن جامعه کشاندند. اصلا قابل تصور نبود. مگر ممکن است دین بتواند الگوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. حرفی که اکنون جوامع سکولار می زنند و هنوز بر آن پا فشاری می کنند و دلیل اصلی نگاه های غضبناک و حقدآلود شان به جمهوری اسلامی از آن است. چون خودشان نتوانستند و اصلا می خواستند که نتوانند. تحریف مسیحیت از چه بود؟ هرچه بنای اجرای قوانین الهی روی زمین را داشته باشد باید کنار زده شود. به هر نحو ممکن. چون اساسا اجرای فرمان خدا مساوی با قطع منافع و پایان حکومت آن ها در زمین است و شخص متکبر مگر می تواند این را بپذیرد؟

تشکیل حکومت اسلامی روز به روز مایه گسترش اسلام و قدرت مسلمانان گشت. چون پیامبر ما توانست و اسلام را آورد وسط میدان. تعریفش از اسلام چنان بود که اسلامیت و آدمیت به هم گره خورده بود. مگر میشود خدا فقط در مسجد باشد. در مسجد باشد و در بازار نباشد؟  در مسجد باشد و در جنگ نباشد؟  وقتی می گویی خدا ، دنبال کسی نمی گردی که بی جهت فقط او را دوست داشته باشی؟  خدا کسی است که مرا آفرید و از من خواست این بکنم و آن نکنم و من باید مراقب باشم اگر خطا کردم بروم پیشش و بگویم العفو.  خدا را فراتر باید پنداشت

درست است اما کامل نیست؟ این خدای ما با خدای مسیحیت (تحریف شده کنونی) چه فرقی می کند و این با آن بتان زمان جاهلیت فرقش در چیست؟ خدایی که پسر دارد؟ خدایی که تنها در کلیسا است؟ آیا ابراهیم بتان را نشکست که به این قوم بفهماند خدا باید قدرت داشته باشد، توان داشته باشد تا عبد بتواند براو تکیه کند؟ 

خدایم مرا در مسجد نیافرید بلکه در جامعه آفرید در کنار بیشماری چون خودم و برنامه ای هم که به من می دهد مسلما باید برای زندگی در این اجتماع باشد نه زندگی فقط در مسجد. برنامه ای که بتوانم جامعه ام را مسجد کنم نه اینکه خود از جامعه به مسجد فرار کنم.

این شد که اسلام برای اولین بار ادعا ارائه حکومت دینی نمود و چه ادعای بزرگی!

از آن روز بود که پیشرفت مسلمانان در همه زمینه ها آغاز شد. قلمرو اسلامی روز به روز بزرگتر شد که تا آنجا که مسلمانان به قلب اروپا اندلس(اسپانیا) نفوذ کردند، بطوریکه اسپانیا یکی از مهمترین مراکز اسلام به شمار می رفت هم اکنون نیز از بناهای اسلامی همچون قصر الحمرا در آن به یادگار مانده و مردم آن زمان اسپانیا بسیار تحت نفوذ سنت های عربی قرار گرفته بودند و لباس های عربی به تن می کردند. بخشی از اظهارات جالب خودشان را در زیر بخوانید:

--------------------------------------------------------

لاین پل، مستشرق انگلیسی، می نویسد:

«اسپانیا 8 قرن در دست مسلمانان بود. در این دوران، نور تمدن، اروپا را نورانی ساخته بود و دشتهای سوزان این سرزمین در اثر کوشش ملت فاتح، آباد گردید... در بین کشورهای اروپایی، علوم و ادب و صنعت فقط در اسپانیا رواج داشت. در این دوران، علوم ریاضی، فلکی، گیاه شناسی، تاریخ، فلسفه و قانون گذاری فقط در اسپانیای اسلامی رونق داشت و نتیجه داد.»

دکتر مارتینز مونتابث، مستشرق اسپانیایی، می نویسد:

«اگر حاکمیت 8 قرنِ اسلامی بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد صحنه تاریخ تمدن نمی شد. در این دوران، تمامی کشورهای اروپایی اسیر نادانی و عقب ماندگی بودند، جز اسپانیای مسلمان.»

در زمان حکومت ناصر بن محمد بن عبدالله، معروف به عبدالرحمن سوم (300 ـ 350 ه . ق)، اقتصاد اندلس چنان رونق گرفته بود که حقوق گمرکی صادرات و واردات به 000/000/12 دینار در سال رسید. جالب توجه است که وی در 22 سالگی به حکومت رسیده بود، که نشانگر حضور وزیران و مشاوران کاردان و متخصص و با تجربه در دولت و دانش فراوان و مدیریت عالی حاکم است.

حَکَم مستنصر بن عبدالرحمن در دوران حکومت خود (350 ـ 366 ه . ق) کتابخانه ای تأسیس کرد که 000/400 جلد کتاب در آن وجود داشت. وی 27 دبستان نیز در قرطبه تأسیس کرد.

در قرن چهارم ه . ق در شهر «قرطبه»، 70 کتابخانه عمومی وجود داشت.

--------------------------------------------------------

پرونده:Age-of-caliphs.png

قلمرو حکومت اسلامی در سال 750 میلادی

تفاوت رنگ ها بیانگر فتوحات در دوره های زمانی متفاوت است 

ادامه دارد... !


نوشته شده در چهارشنبه 90/6/30ساعت 8:55 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

السلام علیک یا امام رئوف

 

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

 

فقط همین رو بگم به یقین بدونید که هوامون رو خیلی داره و میدونه چه موقع دعوتمون کنه!

قربون کبوترای حرمت امام رضا

 

حتما نائب الزیاره دوستان خواهم بود. 


نوشته شده در دوشنبه 90/6/21ساعت 2:23 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

فاطمه در مقام شکوه از دو خلیفه :
حضرت زهرا (س) خطاب به خلیفه اوّل و دوّم فرمود :
آیا اگر حدیثی را از پیامبر خدا (ص) نقل کنم به آن عمل خواهید کرد ؟ گفتند: آری
فرمودند : شما را به خدا آیا نشنیده اید که پیامبر (ص) فرموده اند :
خشنودی فاطمه خشنودی من و خشم فاطمه خشم من است ، هر که دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر که فاطمه را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است ؟
گفتند : آری ، چنین حدیثی را از پیامبر خدا (ص) شنیده ایم.
فرمود : من هم خدا و فرشتگان را گواه می گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید و چون پیامبر (ص) را ملاقات نمایم حتماً از شما به او شکایت خواهم نمود.


 

 از فاطمه اکتفا به نامش نکنید

نشناخته توصیف مقامش نکنید

هر کس که در او محبت زهرا نیست

علامه اگر هست سلامش نکنید


نوشته شده در سه شنبه 90/2/13ساعت 11:45 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

  محمود احمدی‌نژاد بازگشت خود به نهاد ریاست جمهوری را مشروط به انتصاب رحیم‌مشایی به عنوان معاون اول، برکناری وحید جلیلی از شورای عالی امنیت ملی و حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات کرده است.

امیرحسین ثابتی از نویسندگان ثابت سایت رجانیوز و از همکاران سازمان اسناد انقلاب اسلامی در یادداشت رمز‌داری که در وبلاگ خود نوشته این ادعا را مطرح کرده است.

وی نوشته که احمدی‌نژاد برای بازگشت به نهاد ریاست جمهوری و شکستن «تحصن» خود سه شرط گذاشته است: «اول اینکه مشایی معاون اول شود، دوم مصلحی وزیر اطلاعات نباشد و سوم سعید جلیلی از شورای عالی امنیت ملی برود.»

 1. وضعیت این روزهای دولت، خطرناک‌ترین وضعیت طی ? سال اخیر است. دکتر رسما قهر کرده است و خود را خانه نشین کرده است. از بعد از سفر استانی به کردستان یک راست به منزل رفته و به جز دیدار با یک گروه خارجی که از چین به تهران آمده‌اند، هیچ فعالیت رسمی دیگر نداشته و حتی در جلسه هیئت دولت روز یکشنبه نیز حضور نیافته و این جلسه با ریاست (آقای معاون اول) تشکیل شده است.

 

2. همه ما این روز‌ها از هم می‌پرسیم که چرا دکتر این کار‌ها را می‌کند؟ همه به نوعی به دنبال جواب هستیم و من هم اینجا می‌نویسم چند خطی را که دیگر دارم 100% مطمئن می‌شوم پاسخ سوالات این روزهای همه ماست:

 

 بقیه در ادامه مطلب

  

ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 90/2/9ساعت 11:39 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

رهبر معظم انقلاب:
امروز قوای سه گانه به ویژه دولت، حقاً و انصافاً در حال خدمت و تلاش هستند و ملت و رهبری، همواره از خط کار و خدمت در کشور حمایت خواهند کرد، ولی هر جا که رهبری احساس کند، از مصلحت بزرگی غفلت می شود، وارد خواهد شد و رهبری تا زنده است هیچ گاه نخواهد گذاشت، در حرکت عظیم ملت ایران به سوی آرمان ها، ذره ای انحراف ایجاد شود.
صبح امروز، حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم استان فارس در سخنان بسیار مهمی، ضمن روشن کردن شرایط حساس کنونی دنیا و منطقه، با توجه به بیداری اسلامی، همه مردم و مسئولان را به حفظ اتحاد و انسجام و کار و تلاش بی وقفه و بهانه ندادن به دست دشمنان نظام اسلامی توصیه و تأکید کردند: امروز قوای سه گانه، به ویژه دولت، حقاً و انصافاً در حال خدمت و تلاش هستند و ملت و رهبری همواره از خط کار و خدمت در کشور حمایت خواهند کرد، ولی هر جا که رهبری احساس کند از مصلحت بزرگی غفلت می شود، وارد خواهد شد و رهبری تا زنده است، هیچ گاه نخواهد گذاشت، در حرکت عظیم ملت ایران به سوی آرمان ها، ذره ای انحراف ایجاد شود.

به گزارش «تابناک» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، ایستادگی ملت ایران بر موضع حق خود و الگو شدن آن برای ملت های منطقه را علت اصلی فشارها و تبلیغات خصمانه ضد نظام اسلامی دانستند و افزودند: با وجود همه این فشارها، نظام جمهوری اسلامی محکم ایستاده و کوتاه هم نیامده است و همین استحکام نظام اسلامی، موجب شده است، تیغ آنها کند شود و بر صخره فرود آید.

ایشان با تأکید بر اینکه ملت و دولت باید این حالت صخره گون نظام اسلامی را حفظ کنند، خاطرنشان کردند: نگذارید اختلاف و شکاف پدید آید و آنچه را دشمن در تبلیغات و خباثت های سیاسی خود می خواهد، روی دهد.
رهبر انقلاب اسلامی، با اشاره به قضایای چند روز اخیر درباره وزارت اطلاعات افزودند: تبلیغات رسانه های بیگانه را درباره این قضایا که آنچنان اهمیتی هم ندارد ببینید، که چه جنجالی به راه انداخته اند و در تحلیل های خود می گویند، در جمهوری اسلامی ایران شکاف و حاکمیت دوگانه به وجود آمده و رئیس جمهور، حرف رهبری را گوش نکرده است.
نوشته شده در شنبه 90/2/3ساعت 11:37 عصر توسط سالار نظرات ( ) |

ضمن عذرخواهی از تأخیر و تبریک سال نو


درادامه بحث و برای یافتن راه حل باید توجه داشته باشیم که:

آنچه دشمنان اسلام و انقلاب پس از ناکامی در هشت سال جنگ تحمیلی بدان روی آوردند، جنگی دیگر است که سلاح آن فرهنگ است. یعنی با فرهنگ آمدند به میدان. فرهنگ در مقابل فرهنگ.

پس در ابتدا باید تعریف دقیقی از فرهنگ داشته باشیم:

فرهنگ هر ملت در بیان عام سنت ها، رسوم و آداب یک ملت است که ریشه از عقاید و تفکرات آن ملت دارد.
بعبارت دیگر فرهنگ یک ملت را می توان عقیده، فکر و باور یک ملت دانست.

 مقام معظم رهبری:
فرهنگ به معنای خاص برای یک ملت، عبارت از ذهنیات، اندیشه‏ها، ایمان‏ها، باورها، سنت‏ها، آداب و ذخیره‏های فکری و ذهنی است

پس آنچه در این جنگ مورد هجمه قرار گرفته، فکر است و اندیشه و عقیده و باور یک ملت که خود، منشا سنت ها و رسوم است.

لذا برای مقابله با این تهاجم باید از تفکر و اندیشه ها محافظت کرد.  حال چگونه باید از یک فکر محافظت کرد؟
آنچه باعث حفظ یک تفکر شده  و آن را در مقابله هجمه ها حفظ می کند شناساندن و ترویج آن تفکر است در بین افراد جامعه. هرچه بیشتر در جامعه نفوذ داشته باشد در مقابل هجمه ها محفوظ تر است. پس باید جوانان را با این تفکرات آشنا کرد.  
 همانطور که رهبری در بیان راه مقابله با تهاجم فرهنگی چنین فرمودند:

تنها راه درمان نسل جوان ما یک چیز است و بس. اینکه جوانان را با مکتب محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) آشنا کنیم.

یعنی باید روی فکر جوان کار کرد. آنچه بیش از بسیج اهمیت دارد تفکر بسیجی است. در واقع چنین می توان گفت که بسیج بدون تفکر بسیجی می شود ابزاری در جهت منافع دشمتان، یعنی خود می شود ضد بسیج. خود می شود تهاجم فرهنگی. خود می شود فقر علمی. خود می شود تحریم و قطعنامه و حتی بدتر از اینها... ، خود می رود به جنگ با اسلام
اگر تفکر بسیجی در جامعه فراگیر شود، این می شود که هرکس خود را صاحب خانه و دارای مسئولیت میداند. آینده و حال کشور برایش مهم است. نسبت به وقایع بی اهمیت وبی تفاوت نیست. و چینین می شود:

مقام معظم رهبری:
اگر تفکر بسیجی بر این مملکت طنین انداز بشود، کشور از آسیب‌ها و خطرات مصون میماند، وگرنه ما بایستی هر لحظه منتظر خطر باشیم.

پس جوان، بخصوص جوان بسیجی باید بداند که مهمان نیست، صاحب خانه است. آن هم نه فقط این خانه. خود را صاحب خانه اسلام بداند. بداند که در کوچکترین مسائل او مسئول است و مهمترین نقش و وظیفه را دارد. باید در همه میدان ها حضور داشته باشد. هر کجا می تواند، نقش ایفا کند. هر کجا به او نیاز هست در صحنه باشد
باید خود را فدایی اسلام بداند. این که وجودش برای خودش نیست و اینکه برای حفظ و گسترش اسلام به راحتی باید از تمام وجود خود بگذرد. مدافع اسلام محمدی و مبارز با اسلام آمریکایی باشد. این می شود تفکر بسیجی.

مقام معظم رهبری:
آن احساس مسئولیت که من می گویم در مقابل حالت "ولش" قرار دارد. این "ولش" بدترین بلا برای جوانان است. احساس مسئولیت یعنی رهایی این حالت "ولش". 

مقام معظم رهبری:
بی تفاوتی و بی مبالاتی نسل جوان نسبت به سرنوشت کشور جایز نیست!

این می شود همان تفکری که باید به جوان القا شود و برایش مفهوم گردد و نکته مهمی که اینجا مطرح میشود این است که کسانی که این وظیفه را دارند و در این جبهه فعالیت می کنند خود باید دقیقا نسبت به این تفکر و مبانی آن آشنا و مسلط باشند تا بتوانند آن را رواج دهند.

مقام معظم رهبری:
من معتقدم جوان مملکت باید در همه میدان ها حضور داشته باشد، منتها با انضباط
مقام معظم رهبری:
بسیج مجموعه آماده برآوردن نیاز های انقلاب هست در هر زمان و از هر نوع

بسیجی باید بداند که وظیفه اش ثابت نیست. چون نیاز های انقلاب ثابت نیست. 
آنچه از سوی هیچ کس قابل انکار نیست این است که اصلی ترین زمینه ترویج تفکر بسیجی در جامعه این است که مربیان، اساتید و نخبگان جامعه، خود باید دارای این تفکر باشند. در غیراینصورت بسیج همچون مجموعه ای بسته می شود که راهی به بیرون ندارد و این خلاف رسالت بسیج و بسیجی است. همانطور که مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان بسیجی چنین فرمودند:  حضور در جبهه فرهنگی نباید شما را از فعالیت های علمی و پژوهشی تان باز دارد.
بر این اساس بر بسیجیان یک فریضه است که چنان بکوشند و از سرآمدان علمی در کشور باشند. 

پس نکته مهم دیگری این است که نباید حضور جوانان و نوجوانان در عرصه های فرهنگی آن ها را از تحصیل باز دارد. و از آنجا که نوجوانان اغلب تابع احساسات خود هستند، لذا اگر حضور آنها در این محموعه ها کنترل و نظارت نشود، پیامد های بسیار بدی خواهد داشت و می شود یکی دیگر از ریشه های آن موج ضد بسیج که هم اکنون بسیج دارد از آن لطمه میخورد. و این مسئولیت همان مدیران است.

 

پس به آنچه می رسیم این است که 
 *  آنچه می تواند از بسیج یک نیروی آماده، مفید و کارآمد برای انقلاب پدید آورد،وجود  تفکر بسیجی  در بین بسیجیان است.
 *و آنچه می تواند از بسیج یک نیروی مخرب، مضر و ویرانگر انقلاب پدید آورد، عدم وجود تفکر بسیجی در بین بسیجیان است.
 آنچه باید در جوان بسیجی کار شود، تفکر اوست. تا جوان دلیل کاری را نفهمد، نمی توان از انتظار انجام کار را داشت. باید این مبانی گفته شود. باید خوب شناسانده شود. باید تأکید شود و باید تکرار شود.

 *  نقش مدیران مجموعه های فرهنگی نقش مهم ، تأثیر گذار و حساسی است که باید با دقت، علم و توکل همراه گردد. این افراد باید خود انسان ها خودساخته ای باشند تا در جهت انتقال تفکرات و عقاید بتوانند درست عمل کنند. کوچکترین اشتباهی در عمل ، رفتار و یا گفتار آن ها میتواند نتایج ناخوشایندی در پی داشته باشد. در واقع رفتار سنجیده و مناسب این افراد، ضمن اینکه وظیفه آن هاست،ابزاری جهت رسیدن آسان تر به اهدافشان می باشد
                     
 *  فضای مجموعه ها باید دوستانه باشد. محبت آمیز باشد، این است که پایداری مجموعه را تضمین می کند. از آنجا که بسیج مجموعه ای است که افراد در آن نه براساس تمایلات مادی، بلکه برای هدفی مقدس گرد آمده اند. لذا باید تلاش ها برای تحقق اهداف و حفظ فضای دوستانه به طور موازی دنبال شود.

  * و در آخر این که بسیجی نباید یک بعدی باشد، چون تفکر بسیجی چند بعدی است. چون اسلام چند بعدی است. بسیجی باید در همه میدان ها حاضر باشد. باید از بسیج در همه زمینه ها انتظار داشت. در مجموعه ها باید به همه زمینه ها اهمیت داده شود. و باید در همه زمینه ها کار شود.

مقام معظم رهبری:
 تلاش برای تربیت نسل جوان کشور، حضور در خط مقدم دشوارترین کارهاست.

ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت افدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین 

خدایا ما را به وظایفمان آگاه گردان
و در انجام نیکوی آنها یاری فرما


نوشته شده در جمعه 89/12/13ساعت 6:10 عصر توسط سالار نظرات ( ) |

 بسیج در اذهان

اگر دفاع برهمه واجب شد..، مقدمات دفاع هم باید عمل شود... اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم ولی ندانیم که چطور دفاع کنیم.

ارتش بیست میلیونی فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی است.

امام خمینی(رحمه الله علیه)

 

گاهی میشود که از خود می پرسیم چرا باید بسیجی بود اصلا باید بود یا نباید بود. آنقدر درس و کار داریم که فرصت وقت گذرانی و گپ و گفتگو در پایگاه را نداریم.

خب این مخالفت و این جبهه ای که در  مقابل بسیج ایجاد شده از یک تفکر و ذهنیت سرچشمه می گیرد که منشأ آن به دو جهت است:

اول) از آنجا که همواره دشمنان ما از بیداری و آمادگی نسل جوان ما واهمه داشته اند و همواره از این حضور و هوشیاری ضربه و سیلی خورده اند لذا همواره بر آن بودند تا این آگاهی را از جامعه جوان مسلمان بگیرند لذا همواره برای این قشر برنامه ریزی کرده اند در نتیجه همواره برای مراکز مرتبط با جوانان از جمله دانشگاه ها مساجد و بالاخص پایگاه های بسیج و واژه های "بسیج" و "بسیجی"در حال طرح نقشه ای جدید بودند لذا بدین خاطرست که رهبری فرمودند:
اردوگاه دشمن برای 100 سال ، 200 سال آینده برنامه دارد پس ما هم باید برنامه بلند مدت داشته باشیم.  

دوم )دلیل مدیریت و عملکرد نامناسب مدیران این مجموعه ها بوده که موجب ذهنیتی دور از واقع از شأن و شخصیت یک بسیجی واقعی پدید آورده.
بسیج جامعه ای است از جوانان جامعه ای از شور و نشاط. منبعی از انرژی که در یک جا ذخیره شده و باید این را درست جهت دهی کرد و این وظیفه خطیر برعهده مدیر این مجموعه هاست به گونه ای که اگر ذره ای احساسی و بدون علم عمل کنند نتایجی بدست می آید که اکنون موجی می شود علیه خود بسیج. همانطور که این روزها آنچه مقابل بسیج و بسیجی قد علم کرده همان عملکرد گذشته آن است.

 

سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که برای اصلاح این ذهنیت و این فضا چه اقدامی باید کرد و چگونه باید روح بسیج را دوباره به جوانان و بسیجیان بازگرداند؟
چطور باید به کمک بسیج آمد؟

انشالله و بیاری خداوند در ادامه باهم بیشتر بحث خواهیم کرد.

ایاک نعبد و ایاک نستعین
فانصرنا... یا ارحم الراحمین


نوشته شده در جمعه 89/12/13ساعت 4:43 عصر توسط سالار نظرات ( ) |

آنگاه که اسلام فریاد بر می آورد.

 

 

 

 

روزگارها بود که کفر و نفاق بود که جولان می داد. رحمی نداشت مروتی، چیزی...

هنری داشت، آن هم به خاک و خون کشیدن مظلومان عالم بود

می توان گفت از پس هنگام رحلت رسول مهربانی ما که نهال اسلام  و در حقیقت نهال عدالت و آزادی را کاشته بود،این خبیث که ریشه در کینه و مقام داشت نطفه اش کلید خورد و تاکنون دست از سر هرچه آزاده و عدالت خواه است بر نمیدارد.

                (
                می توان چنین برداشت که همواره از آن جهت حق مظلوم و باطل ظالم بوده که همواره حب دنیا همچون مقام و مادیات است که انسان را از فطرت خود دور میکند و آنان که میدانند که هرچه دارند به واسطه همین مردم و اسلام و مسلمین بوده  به ناگاه می بینی چیزی از انسانیت در آنها نمانده است..
انسانی که از ابتدا کرامت داشته و بر دیگران خلق برتر بود، به ناگاه در می یابی که وجودش حتی پست تر از سگی شده که در ازای اطعامش لااقل دمی می تکاند.
و آنکه بیشتر آنکه دورتر از فطرت خویش است از دنیاو امکاناتش بیشتر نصیبش گشته و در حقیقت این دنیا و مادیات بوده که موجب فاصله بین او با اصالتش گشته.     
             )

 و امروز نهالی که آن روزها پیامبر ما محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) کاشته بود و جماعت منافق مانع تابش خورشید ها برآن شدند پس از آنکه باغبان انقلاب ما با عنایت خداوند راه خورشید را بر آن گشود ،چنان بزرگ و تنومند شده که  اکنون که سی و دو سال است خورشید ما هر روز این حقیقت را اشکار تر می کند تا جایی که اکنون می بینید فریاد عالمیان را برآورده و دیگر عرصه ای برای جولان دادن ظالمان باقی نمانده و نزدیک است وعده الهی.

 

 

 

 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثون

این که می بینی در جای جای جهان اسلام فریاد برآورده و مسلمانان و غیرمسلمان شیشه سکوت شکستند و از وجود حق را می خوانند نشان از بیداری دل های آنان می دهد و چه کسی این بیداری را ایجاد کرده جز الله

چه می شود ملتی که یک عمر زیر بار ظالمان بودند به یکباره چنین به خروش می آیند و ندای آزادی سر می دهند. به طوری که ندای آنان خود همچون موج عالمیان را از غفلت درآورده و بیدارکننده تمامی مظلومان جهان شده.

و چه فریادی بوده اولین فریاد
از عمق وجودش اسلام را فریاد کشیده

کلما خرج من القلب دخل فی القلب
از دل برآمد لاجرم بردل نشست. 

و چه تابشی داشته این خورشید
و چه خورشیدی.....

خدایا رهبر ما را نگهدار
گل پیغمبر ما را نگهدار

 

و آنگاه که اسلام فریاد شود،اسلام فریاد برمی آورد...

 

 

برای برادران مسلمانمان دعا کنیم؛
تا برای اسلام دعا کرده باشیم
 


نوشته شده در جمعه 89/11/29ساعت 9:52 صبح توسط سالار نظرات ( ) |

 
رضائی: وقت سکوت نیست؛ موسوی و کروبی عمله آمریکا هستند.
 
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به استمرار فتنه‌گری موسوی و کروبی گفت: اگر احساس تکلیف کنم، خودم، خانواده‌ام و همه وجودم را در راه اسلام و انقلاب فدا خواهم کرد.

  

 به گزارش الف از پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با اتفاقاتی که (دوشنبه) در تهران رخ داد، اظهار داشت: ما باید با تمام قدرت و بدون هیچ تردیدی مسیر رهبری را مسیر اصلی دانسته و از این مسیر خروج نکنیم. ما باید این مسیر را جدی گرفته و از این اتفاقات حقیر واهمه‌ای به دل راه ندهیم.

رضایی با بیان اینکه ایران باید پرچمدار همه جهان اسلام باشد، افزود: آمریکا و انگلیس در واقعه حقیر دیروز می‌خواستند شبیه‌سازی کنند و ایران را شبیه به مصر جلوه دهند اما خودشان می‌دانند که این شرایط در ایران به وجود نمی‌آید. اینها همه هدفشان این است که بر کشور فشار آورند.

وی افزود: دشمنان باید بدانند که بحث ولایت فقیه و دفاع از رهبری برای ما حیثیتی بوده و ما از همه وجودمان در این راه هزینه خواهیم کرد اما بیگانگان سعی دارند که این حیثیت را مخدوش کنند. ما باید راه نظام و رهبری را محکم ادامه داده و در هر جایگاهی که هستیم،‌ سکوت نکنیم. نیروهای انقلاب و معتقد به جمهوری اسلامی باید شفاف و روشن خط خود را از جریانات انحرافی و فتنه‎گر جدا کرده و با آن مرزبندی کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: من تعجب می‌کنم که چرا موسوی و کروبی نمی‌فهمند که در این حوادث، عمله‌ای بیش نیستند و مورد سوءاستفاده آمریکا و همه بدخواهان قرار گرفته‌اند و جالب اینکه آمریکا از این عمله‌ها هم عبور کرده است. قطع‏نامه‌ها و گفتارهای مسئولان آمریکایی نشان می‌دهد که این آدم‌ها فقط مستمسک بوده‌اند و جریان فتنه جایی دیگر طراحی و رهبری می‌شد.

رضایی ادامه داد: مگر نه این‌که در فرانسه پلیس تظاهرکنندگان را سرکوب کرد و تظاهرکنندگان هزاران خودرو را به آتش کشیدند؟ چرا خانم کلینتون و آمریکایی‌ها از نقض حقوق بشر حرفی نزدند؟ چرا سرکوب دانشجویان انگلیسی توسط پلیس انگلیس از سوی خانم کلینتون و آمریکایی‌ها مورد اعتراض قرار نگرفت؟

وی افزود: این نوع اظهار نظر منافقانه آمریکایی‌ها دخالت در اداره کشور است. خانم کلینتون که می گوید ما با تمام توان پشت سر معترضین ایران هستیم غلط می‌کند که به خود حق دخالت در مسائل داخلی ایران را می‌دهد. ماهیت اعتراضات در کشور ما که آمریکایی‌ها و عده‌ای در داخل سعی دارند آن را سیاسی کنند و چاقوکشانی را به میدان بیاورند، اعتراضات اجتماعی بوده و هست و علیه نظام نمی باشد و این عده قلیل باید بدانند در صف دشمنان ایستاده و به قانون پشت پا زده‌اند.

رضایی در پایان یادآور شد: حوادث روز گذشته من را به یاد این ماجرا انداخت که حضرت امام(ره) آن زمان به جبهه ملی که در اعتراض به لایحه قصاص راهپیمایی کرده بودند، هشدار دادند که اگر تا انتهای روز ابراز پشیمانی نکنند، مرتد هستند و طبق حکم اسلام با آنها برخورد خواهد شد.



 


نوشته شده در سه شنبه 89/11/26ساعت 11:22 عصر توسط سالار نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      >
جوان ایرانی
Design By : Yasi Theme